اتاقهای بازجویی در تاریخ سینما به اندازهٔ دادگاهها محبوب و پرکاربرد نبودهاند. ظاهراً باور رایج این بوده که برای خلق کشمکش و درام، دادگاههایی با تالارهای بزرگ پر از تماشاگر و خبرنگار که در آن جدلهای کلامی وکیل و دادستان و متهم در برابر دیدگان حقیقتجوی هیأتمنصفه و قاضی به اوج برسند، بسیار کارآمدترند تا اتاقهایی با سهچهار صندلی و یکیدو کارآگاه و متهم و در نهایت یک وکیل. اما مجرم ساخته شده که بگوید این انگاره نادرست است. که میتوان همین اتاق را هم چنان از درام انباشت که به اندازهٔ بزرگترین فیلمها و سریالهای دادگاهی مخاطب را شوکه کند. که گاه بزرگترین کشمکشهای وکلا و دادستانها در پیشگاه قاضی و هیأتمنصفه، در برابر جدال انسان با خودش روی یک صندلی و در اتاقی خالی رنگ میبازند. باورکردنی نیست اما مجرم توانسته این را ثابت کند! نسخهٔ انگلیسی این مجموعه را میتوان موفقترینشان دانست. از انتخاب بازیگر تا شیوهٔ کارگردانی (حرکات دوربین، تنوع کارآمد نماها و حتی اینسرتهای دستها و نگاهها و ایجاد مکث و سکوت بهموقع) و از اندازهنگهداری در روایت روابط کارآگاهان و بازجویان در کنار قصهٔ اصلی هر قسمت تا تمهیدهایی که هر بار مثل برگی برنده رو میشوند و خستگی مخاطب را پس میزنند و گاه حتی برق از چشمانش میپرانند، بخش انگلیسی سریال را به نسخهٔ موفقی بدل کرده که با خیالی آسودهتر از سایر نسخههای این مجموعه بتوان توصیهاش کرد!...