زیاد مطمئن نیستم. خیلیها در ایران - و بسیاری کشورهای دیگر - آلِخاندرو خودوروفسکی را نمیشناسند یا فقط نامش را شنیدهاند و خیلیهای دیگر در ایران - و بسیاری کشورهای دیگر - او را یک سینماگرِ نامتعارف با فیلمهای عجیبوغریب و سوررئالیستیاش میشناسند. از همین خیلیها هم شمار اندکی هستند که همهٔ فیلمهای او را دیده باشند و با اندیشهها و افکارش آشنایی داشته باشند. در نهایت، اغلب سینمادوستان او را تنها به عنوان کارگردانی متفاوت میشناسند با فیلمهایی خاص و متفاوت. اما فیلمساز بودنِ خودوروفسکی تنها یک جنبه از شخصیت چندوجهی و شگفتانگیز اوست. او هنرمند بیبدیل و اندیشمندی است با قدرتِ تخیلِ رها و لجامگسیخته، اندیشههای جادویی و خالق جهانی افسانهای و مدهوشکننده. خودوروفسکی افزون بر این که در ۹۲سالگی همچنان سینماگری خلاق و یگانه است، در زمینههای مختلف و متفاوتی، فوقالعاده فعال و پُرکار است و در هر کدام چهرهای شاخص. او، علاوه بر کارگردان سینما، کارگردان تئاتر، تهیهکنندهٔ سینما و تئاتر، فیلمنامهنویس، بازیگر، تدوینگر، موسیقیدان و آهنگساز، شاعر، رُماننویس، نمایشنامهنویس، مقالهنویس، طراح و نقاش، نویسندهٔ کتابهای مصور، فیلسوف، عروسکگردان، پانتومیمباز، روانشناس و روانکاو و رواندرمانگر، درمانگر عرفانی، تاروتشناس، مجسمهساز و مرشد یا استاد معنوی است. و به همین دلیل بر این باورم کمتر کسی است که خودوروفسکی واقعی را، در وجوه مختلف و متفاوتش، آن گونه که باید و شاید بشناسد. اگر حوصله کنید این مطلب را تا انتها بخوانید تا با گوشههایی از شخصیت این نابغهٔ هنر و سینما، که مطمئنا برایتان ناشناخته است آشنا شوید، شاید به حرف من برسید...