از ميان معدود بازيگران باقیماندهٔ اجارهنشينها، يارتا ياران يکی از دوسه بازيگر هنوز سرپای آن است که میتوان با او گفتوگو کرد. قرار بود اين گفتوگو را به شکل تصويری انجام دهيم اما به دليل کرونا و پارهای مشکلات فنی اين امر امکانپذير نشد و سرانجام به طرح چند سؤال و دريافت پاسخهای کتبی او رضايت داديم اما فکر میکنيم نکتههای تازه و ناگفتهای در حرفهای او وجود دارد.
شروع آشنايی و همکاریتان با داريوش مهرجويی از همين «اجارهنشينها» بود؟
آشنايی من با آقای مهرجويی به پيش از اجارهنشينها برمیگردد. او قصد ساختن فيلمی را داشت به نام «پدر». من در گيرودار شروع تمرين نمايش زندگی گاليله به كارگردانی دوست نازنينم زندهياد مهدی فتحی بودم که قرار بود خودش نقش گاليله را بازی كند و من نقش آزره آسرتی جوان، دستيار گاليله. در كانون نويسندگان بوديم و جلسهٔ پرتبوتاب آن روز به پايان رسيده بود اما گفتوشنيدها در گروههای کوچک چندنفری ادامه داشت. حلقهٔ دور احمد شاملو و اسماعيل خويی و محمود دولتآبادی و محمدعلی سپانلو بزرگتر بود. شاملو تازه از لندن برگشته بود و موهای تا روی شانهٔ خويی يك تار سفيد هم نداشت و دولتآبادی و سپانلو هنوز دو سال تا چهلسالگی فاصله داشتند؛ بسيار جوان. من و فتحی ايستاده بوديم گوشهای و ريزهکاریهای رفتار همه را زير نظر داشتيم. مسعود كيميايی آمد به سمت ما و پرسيد: «حاضری در فيلم بازی كنی؟»؛ فتحی به جای من و بهسرعت جواب داد: «نه! مشغول تمرين تئاتريم!»