موفقیت نسبی فیلم تلخ اجتماعی سه کام حبس در نمایش عمومی، آن هم چهار سال پس از ساخت آن، در شرایط اجتماعی موجود و در کنار کمدی عامهپسند صدوچندمیلیاردی فسیل اتفاق نسبتاً عجیبی است. سامان سالور سازندهٔ سه کام حبس فیلم به فیلم از ساختار و آثار اولیهاش دورتر شده اما همچنان دغدغههای اجتماعی و وسواس در پرداخت جزییات فیلمهایش را حفظ کرده و موفقیت غیرمنتظرهٔ چنین فیلم تلخی در شرایط موجود، نشانهٔ آن است که تماشاگران هم این حساسیتها را احساس کرده و به آن احترام گذاشتهاند. با سامان سالور نویسنده و کارگردان این فیلم و همسرش سمیرا حسنپور که بازیگر دو فیلم اخیر او نیز بوده گفتوگو کردهام؛ هم دربارهٔ تلخیهای فیلم و روزگار، هم دربارهٔ اجرایش در این فیلم.
هوشنگ گلمکانی
سامان سالور: فیلمسازی در سینمای ایران متأثر از شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه است. فیلم ساختن در این سالها گرانتر شده و پیدا کردن سرمایهگذاری که در این وضعیت تورم وحشتناک اعتماد کند بسیار سخت است. به نظرم استفاده از برخی واژهها، به دلیل افراط در استعمال، قدری لوث شده اما راستش کلمهای به جای «مستقل» پیدا نمیکنم. وقتی به جایی وابسته نیستی و حمایتی پشت سرت نیست، فیلم ساختن با دست خالی خیلی طول میکشد. ضمن اینکه من و خیلی از همکارانم مشکل دریافت پروانهٔ ساخت برای فیلمنامههایمان داریم. نوشتن فیلمنامه و بازنویسیهای بسیار، پیدا کردن سرمایهگذار، تهیهکننده و روند دریافت مجوز، پروسهٔ زمانبر و انرژیبری است.
سالور: راستش گاهی خواستهام و نشده!
سالور: بخشی خواسته و بخشی ناخواسته بود. در سینمای ایران وقتی نام فیلمسازی در یک عنوان ناخواسته جا میافتد تغییر دادنش سخت است؛ بهخصوص برای اشخاصی مثل من که در این هفت فیلمی که ساختهام حمایت هیچ نهاد یا ارگانی را نداشتهام.
سالور: دقیقاً.
سالور: البته در این فاصله آمین خواهیم گفت را هم کار کردهام.
سالور: راستش به قدری شرایط سخت شده که بهسختی میتوان برای ساخت فیلم سرمایه تهیه کرد. همهٔ فیلمسازها دوست دارند فیلمشان اکران و دیده شود، در چند جشنوارهٔ خوب به نمایش درآید، فروش خوبی داشته باشد و مردم آن را دوست داشته باشند. جمع همهٔ این موارد بسیار مشکل است. در حال حاضر فیلمنامهای دارم که متعلق به همان فیلمهای هنری و جمعوجورتر است؛ اما با نگاهی ویژهتر.