از دههٔ1990 تا به حال، هالیوود بارها تلاش کرده اقتباس سینمایی یا تلویزیونی موفقی از بازیهای ویدیویی بسازد. از برادران سوپرماریو (1993) که بارها در فهرست بدترین فیلمهای تاریخ سینما قرار گرفته و لارا کرافت: مهاجم مقبره (2001) که تنها نکتهٔ مثبت آن، نشاندادن تواناییهای آنجلینا جولی به عنوان یک ستارهٔ اکشن بود تا مجموعه فیلمهای رِزیدِنت اِویل، سایلِنتهیل، تِکِن و... که یکی از یکی فجیعتر بودند، همگی [بجز استثناهایی در سالهای اخیر مثل هر دو فیلم سونیک خارپشت (2020) و (2022) و پوکِمُن: کارآگاه پیکاچو (2019)] چه از نظر فروش و چه از نظر منتقدان، شکستهای بزرگی خوردند؛ تا جایی که این سوال مطرح میشد که اصلاً ساخت اثر سینمایی یا تلویزیونی خوب از بازی ویدیویی امکانپذیر است؟ این چالشی بود که شبکهٔ HBO (که سالهاست بخش بزرگی از بهترین سریالهای معاصر را میسازد) تصمیم گرفت با آن روبهرو شود. آخرینِ ما سریالی ساختهشده توسط نیل دراکمَن (سازندهٔ بازی و رییس مشترک کمپانی بازیسازی «ناتی داگ») و کرِیگ مِیزین (سازندهٔ سریال تحسینشدهٔ چرنوبیل) بر اساس یک بازی ویدیویی مشهور و پرطرفدار به همین نام است که نخستین بار در 2013 توسط کمپانی سونی عرضه شد.
شاید به جرأت بتوان گفت که آخرینِ ما شناختهشدهترین بازی ویدیویی در سبک اکشن/ ماجراجویی سالهای اخیر است. مانند بیشتر بازیهای این سبک، بازیکنها شخصیتی را از دید سومشخص کنترل میکنند و با استفاده از سلاحهای متفاوت، شیوههای پنهانکارانه و حل معماهای محیطی، از مراحل گوناگون عبور میکنند و داستان را جلو میبرند. آخرینِ ما دارای روش بازی یا بهاصطلاح، گیمپلی تقریباً مشابه غالب بازیهای این سبک است که اما نوآوریهایی، به آن طراوت و تازگی دادهاند؛ به طور مثال، شخصیتهایی که بسیار آسیبپذیرتر از نمونههای مشابه در بازیهای دیگر هستند، سیستم ساخت سلاحهای دستی مثل مولوتوف، اختیار بازیکن در انتخاب شیوهٔ مبارزهٔ مورد علاقهٔ خود و... بازی از نظر جنبههای فنی نیز تقریباً بینقص است؛ موسیقی متن درخشان گوستاوو سانتائولایا، صداگذاری خلاقانه، فضاسازی پرجزییات و جلوههای بصری باورپذیر از نکاتی هستند که در ستایش از این بازی، بارها بیان شدهاند. اما مهمترین نکتهای که آخرینِ ما را از دیگر بازیها متمایز کرد و نظر کسانی را که در ابتدا فکر میکردند این هم یک بازی سرشار از زامبی و خونریزی است عوض کرد، چیز دیگری است.