موج نوی سينمای کرهٔ جنوبی همان طور که درون مرزش موفق است، در سه دههٔ اخير در ورای مرزهای کره هم به موفقيتهای بسياری دست يافته. پيوند تداوم اين موفقيتها از جمله در جشنوارههای جهانی با کوششهای سينماگران مهاجر کرهای در ديگر کشورها، بهويژه آنها که در هاليوود فعالاند و توليد محصولات مشترک در کنار مديريت قوی دولت، به رونق سينمای اين کشور منجر شده و افزايش ميزان توليد، صادرات و پخش مؤثر آثار در اروپای غربی و آمريکای شمالی و در نتيجه افزايش مخاطب در سراسر جهان را در پی داشته است. حالا ديگر با قاطعيت میتوان گفت که کره بدل به پنجمين کشور صاحب اين صنعت به معنی مطلق کلمه در کنار چين، آمريکا، هند و ژاپن شده و بالاتر از کشورهای اروپايی قرار گرفته است. حضور قدرتمند کرهایها در دو دورهٔ اخير مراسم اسکار بر همين نکته صحه میگذارد و البته اين هشدار را به ما میدهد که در کنار همهٔ نقاط ضعف و نارسايیهای موجود، عدم ارتباط سينمای درون مرز ايران، محتوايش، لوکيشنها و امکاناتش با سينماگران ايرانی مهاجر در کشورهای ديگر، منهای چند استثنا، چه فرصتهايی را از اقتصاد سينمای ايران و جهانی شدن آثارش دريغ کرده است. ميناری دقيقا حاصل موفق همين اتصال درست ظرفيتهای موج نوی سينمای کره و سينماگران مهاجرش در هاليوود است؛ فيلمی ساده و درخشان در بزرگداشت مقامِ خانواده و کوششهای انسانی در بستر واقعيت و همين طور در ستايش طبيعت؛ فيلمی بدون اطوار و شعار و زيادهگويی...