میشود به هفده سال پيش بازگشت و از واپسين نماهای دوستان آغاز کرد (کاری که همين تجديد ديدار نيز میکند)؛ جايی که با ديدگانی اشکبار، از شش شخصيت محبوبمان که ده سالِ تمام با آنها دوست پيدا کرده بوديم، کار پيدا کرده بوديم، عاشق شده بوديم، ازدواج کرده بوديم، بچهدار شده بوديم و... انبوهی از مشکلات کوچک و بزرگ ديگر را با يک دنيا شوخی و خنده و تفريح - که يعنی عزتنفس و نيروزايی و اميد به آينده - پشتسر گذاشته بوديم، خداحافظی کرديم؛ اما کليدمان را مانند آنها روی قفسه نگذاشتيم و اميدوار بوديم که روزی دوباره اين در را باز کنيم و ببينيم که مثل هميشه در کنار يکديگرند و با همهٔ تفاوتهای شخصيتی و اختلافنظرها، هيچچيز در اين جهان نمیتواند در دوستی آنها خدشهای ايجاد کند.
حالا سازندگان اصلی اين سريال ضبط زندهٔ (سيتکامِ) فرهنگنشان (کالت) و بسيار مهمِ پايان قرن بيستم، اين آرزو را برآورده کردهاند و نه که بخواهند ادامهای بر آن داستان بنويسند؛ بلکه با هدف ارجگذاردن به آن پايان راستين و آن احساسات عميق، يک شوی تلويزيونی تدارک ديدهاند برای بازديدارِ شش بازيگرِ دوستداشتنی و حالا همچون خود ما پابهسنگذاشتهاش و تجديد خاطره با صحنهها و پشتصحنههايی مفرح از آن که البته همين، بهسادگی به دست نيامده و محصول بلوغ صنعت مهم و بالندهٔ نمايش خانگی در عصر حاضر است...