سريال میخواهم زنده بمانم (شهرام شاهحسينی) با استقبال خوبی مواجه شده؛ دارای مؤلفههای جذب مخاطب است، قصهای پرکشش دارد با شخصيتهايی که همذاتپنداری ايجاد میکنند و بازيگرهای توانايی که بهخوبی از پس ايفای نقشها برآمدهاند. جذب مخاطب دلايل پيچيده و در عين حال سادهای دارد. ذهن انسان به تفسير طبيعی و سادهٔ مفاهيم گرايش دارد و استفاده از شعور عام و زمينهٔ مشترک اجتماعی هميشه از مهمترين مؤلفههای جذب مخاطب بودهاند؛ اتفاقی که بنيانی پديدارشناختی دارد. برای بنيانگذاران اين مبحث، از ادموند هوسِرل تا موريس مرلوپونتی، مفهوم آگاهی تعريف مشخصی دارد. يعنی فرآيندی که شامل به خاطر آوردن، درک کردن، فهميدن و ارزيابی کردن ظاهر و عمق موضوع است. اين اتفاق بهخوبی در میخواهم زنده بمانم رعايت شده. مخاطب ميانسال شرايط اجتماعی دههٔ شصت را به ياد میآورد و نسبت به آن حس نوستالژيک دارد. از طرفی واکنشهای شخصيتها در آن بستر زمانی را درک میکند. حالات و روحيات شخصيتها را میفهمد و در ادامه بهراحتی به ارزيابی لازم برای درک و همذاتپنداری با قصه و شخصيتها میرسد. در اين مسير عواملی مثل کارگردانی خوب، بازیهای خوب و موسيقی دلنشين سريال نيز به مخاطب برای طی کردن اين مسير کمک میکنند...