«سینمای عامهپسند» در سالهای دور و نزدیک، همواره متکی به شماری از فیلمسازان کلیشهپرداز بوده است. تلاش این دسته از فیلمسازان این بوده که بر اساس سلایق و فرمولهای خود که البته تجربههای تاریخی نشان داده تا مدتی جواب میدهند، قاپِ تماشاگر زمانهٔ خود را بدزدند. مثلاً برای جامعهٔ سرخورده و به انزوا کشیدهشدهٔ بعد از کودتای 28 مرداد در طول دههٔ 1330 فیلمسازانی چون پرویز خطیبی، مهدی رییسفیروز، سیامک یاسمی، ساموئل خاچیکیان، مجید محسنی، سردار ساکر، امین امینی و... گزینههای مناسب و بهدردبخوری بودند. در دههٔ چهل سیامک یاسمی حضور پررنگتری دارد و با ساخت فیلمهای پرفروش آقای قرن بیستم (1343)، قهرمان قهرمانان و گنج قارون (1344) عملاً پایهگذار نوعی «سینمای رؤیاپرداز» میشود و در امتدادش فیلمهای رنگی لذت گناه (1343)، دالاهو (1346)، تنگهٔ اژدها و بر آسمان نوشته (1347) و لیلی و مجنون (1349) را میسازد. ساموئل خاچیکیان نیز با مجموعه فیلمهای جناییپلیسی فریاد نیمهشب و یک قدم تا مرگ (1340)، دلهره (1341)، ضربت (1343)، سرسام (1344)، عصیان و بی عشق هرگز (1345) و ملودرامهای خداحافظ تهران (1345)، من هم گریه کردم و هنگامه (1347)، جزء فیلمسازانِ مطرحِ سینمای عامهپسند این دهه است. در کنار این دو فیلمساز توی بورس دههٔ چهل، نصرتالله وحدت، اسماعیل کوشان و محصولات استودیو پارسفیلماش، مجید محسنی، رضا صفایی، امین امینی، اسماعیل ریاحی و صابر رهبر، از دیگر فیلمسازان شناختهشدهٔ این گونه آثار در آن مقطع هستند. شکلگیری «موج نو» در اواخر دههٔ چهل و دوام آن تا بحبوحهٔ انقلاب، باعث شد که تولید انبوه آثاری از این دست تا حدی کاهش یابد. با این همه در کنار تولیدات سینمای موج نو، فیلمسازانی چون ایرج قادری، سعید مطلبی، امان منطقی، امیر شروان، نظام فاطمی، رضا صفایی، نصرتالله وحدت، اسماعیل پورسعید، کامران قدکچیان، فریدون ژورک و پرویز صیاد (با فیلمهای صمد) در فاصلهٔ سالهای 50 تا 56، هر کدام بهنوعی با سینمای عامهپسند دَمخور بودند.
اما بافت فرهنگی و اجتماعی بعد از انقلاب و تفکر غالب دولتی در جامعهٔ سینمایی، مانع از شکلگیری و دوام سینمای عامهپسندی بوده است که بتواند به اتکای مضامین انتخابی و سلیقهسازی فیلمسازانش تضمینکنندهٔ فروش گیشه باشد و در عین حال، حضوری متنوع و طولانی و مرحله به مرحله پیدا کند. روی همین اصل میبینیم که فیلمسازانی با این شیوهٔ کار نتوانستند خودشان را به دورههای مختلف تحمیل کنند و از جایی به بعد به حاشیه رفتهاند یا فرمول و نوع نگاهشان را تغییر دادهاند و یا حوزهٔ فعالیتشان با انقطاع طولانی توأم بوده است. از فیلمسازان قبل از انقلاب، خاچیکیان و قادری و قریب و قدکچیان و فخیمزاده، وضعیتی پرنوسان و غیرقابلپیشبینی و متزلزل داشتهاند. از فیلمسازانِ ساخته و پرداختهٔ این دوره، شامل محمدرضا هنرمند، مرضیه برومند، ابوالحسن داودی، کمال تبریزی، رضا عطاران، آرش معیریان، پیمان قاسمخانی و مسعود دهنمکی، بجز این آخری، بقیه تقریباً وضعیت مشابهی از نظر حضور ناپایدار و هرازگاه داشتهاند. مسعود اطیابی یکی از آخرین نمونههای این شیوهٔ فیلمسازی است که از سال 1385 تا کنون با جدیت این روال را با ساخت فیلمهای [بیشتر] کمدی ادامه داده و بیشترشان هم فروش بالایی داشتهاند.
تیزر فیلم از کانال آپارات «سینماتیکت»