در چهل سال اخیر همواره به حوادث مهم غیرسینمایی ایران و جهان از دریچهٔ سینما پرداختهایم؛ از رویدادهای طبیعی همچون زلزلهٔ رودبار و بم تا رویدادهای اجتماعی مانند فرو ریختن ساختمان متروپل در آبادان و رویدادهای سیاسی مانند دادگاه شهردار تهران و حادثهٔ تروریستی حمله به برجهای سازمان تجارت جهانی و سقوط و ظهور دوبارهٔ طالبان در افغانستان. سالها بود که در صدد تدارک پروندههایی دربارهٔ تصویر شهرها و مناطق و قومهای ایرانی در سینمای ایران بودیم و با توجه به رویدادهای ماههای اخیر در کشور، تصمیم گرفتیم این پروژه را شروع کنیم و با توجه به حوادث کردستان، موضوع «تصویر کرد و کردستان در سینمای ایران» تناسبی بیگفتوگو با این زمانه دارد و رد و نشانش در فیلمهای ایرانی کم هم نیست. طبعاً میتوان در گام بعدی به سیستان و بلوچستان پرداخت که آن هم کموبیش وضعیتی شبیه کردستان در سینمای ایران دارد، و البته دربارهٔ همهٔ قومیتها و فرهنگهای ایرانی، جا برای پژوهش هست و مشتاق پرداختن به تصویر سینمایی گیلان و خراسان و بوشهر و آذربایجان و مناطق دیگر هم هستیم.
نشانههای کُرد و کردستان در سینمای پیش از انقلاب چندان زیاد نیست و در فیلمهای چهار دههٔ اخیر، بیشتر فیلمهایی که در آن خطه ساخته شدهاند ارتباطی با جنگ هشتساله دارند که کردستان و مناطق کردنشین از جبهههای اصلیاش بود؛ ضمن این که پیش از جنگ و پس از آن هم برخوردهای سیاسی زیادی در آن منطقه رخ داد که باعث شده فیلمهای مربوط به کردستان عموماً با خشونت آمیخته باشند. با این حال برخی از این فیلمها نگاهی شاعرانه به جغرافیا و طبیعت و آیینها و جنبههای انسانی مردم نازنین کرد هم دارند.
این پرونده طبعاً حاوی همهٔ حرفها و جنبههای قابلبحث دربارهٔ تصویر کرد و کردستان در سینمای ایران نیست (کما این که امکان پرداختن به فیلمهای کوتاه را نداشتیم) اما یک آغاز است. پروندهٔ حاضر دایرهٔالمعارف موضوعش هم نیست اما تا شروع نمیکردیم نمیدانستیم چه داریم و چه نداریم.