سریال خون سرد با نگاهی آزاد به مجموعهٔ دکستر ساخته شده و طبیعتاً نام دکستر و همچنین مجموعهٔ بازیگران خون سرد، آن قدر جذاب هست که بشود برای تماشایش وقت گذاشت اما پس از یکیدو قسمت، همان مشکل همیشگی آغاز میشود؛ شلختگیها، پریدنها، بریدنها، جاهای خالی پرنشدنی و بینظمیها. چیزی که از ابتدا با دقت چیده شده، آرامآرام از نظم اولیهاش فاصله میگیرد. اگر به اندازهٔ کافی سریال پلیسی خارجی دیده باشید، خیلی زود شروع میکنید به شمردن اشتباهها و کلافگی از سادهانگاریها. به منبع الهام نگاه میکنید که دکستر است و حیرت میکنید که چهار نویسنده، با داشتن یک منبع الهام به این قوت، چهطور به چنین داستان ضعیفی رسیدهاند. واقعاً چرا خون سرد، سایهای از دکستر هم نیست؟
مجموعهٔ جنایی دکستر، داستان زندگی دکستر مورگان کارشناس و متخصص خون آزمایشگاه پلیس میامی است که زندگی دوگانهای دارد. بخش تاریک شخصیت او یک قاتل زنجیرهای است که برای برطرف کردن عطش کشتن، آموزش دیده که به دنبال قاتلان زنجیرهای و جنایتکاران گیرنیفتاده باشد. دکستر در زندگیاش کدهای مشخصی دارد که از سوی ناپدریاش به او آموزش داده شده. ناپدری او پلیسی بود که دکستر را هنگام کودکی در صحنهٔ دلخراش مرگ مادرش پیدا کرد و به فرزندخواندگی گرفت و بعداً که متوجه میل او به جنایت در نوجوانی شد، به دکستر یاد داد چهگونه آدم بکشد و گیر نیفتد. دکستر با کمک این قوانین هم خود را همرنگ جماعت میکند و هم اینکه با نفوذ در ادارهٔ پلیس به اطلاعات جنایتکاران دسترسی پیدا میکند.
تیزر سریال از کانال آپارات «پلازا»