یوسف حاتمیکیا در نخستین تجربهٔ حرفهایاش تلاش کرده خود را از زیر سایهٔ نام و شهرت پدرش خارج کند و با انتخاب موضوعی پرپیچوخم و نزدیک شدن به مایههای روانکاوانه، و طراحی ساختاری دشوار و پرجزئیات، ثابت کند که عنوان «فیلمساز» را به ارث نبرده و سینما برایش جدی است. هرچند امضای ابراهیم حاتمیکیا به عنوان تهیهکنندهٔ فیلم، در تیتراژ آمده ولی حاتمیکیای پسر میگوید که پدرش در طول فیلمبرداری فقط دو بار سر صحنه حاضر شده و اصرار داشته که در محدودهٔ حرکت او به عنوان کارگردان قدم نگذارد. به هر حال برای فرزندان سینماگران، چالش بزرگیست که خود را از سیطرهٔ نام والدین نامدارشان رها کنند و نشان دهند که «آقازادهٔ سینمایی» نیستند.
این چالش برای حاتمیکیای پسر از همان نخستین روزهای جشنوارهٔ فجر گذشته، چالشی بزرگ و حساسیتبرانگیز بود؛ بهخصوص پس از آنکه در همان بخش از جشنواره، یک کارگردان جوان که در ادامهٔ مسیر پدرش وارد سینما شده بود فیلمی عرضه کرد که با انتقاد و اعتراض و سرزنش منتقدان مواجه شد و باعث شد خیلی از منتقدان دلشان برای آنهایی که فیلمشان بیرون از جشنواره مانده بدجوری بسوزد. طبیعتاً چنین اتفاقهایی کار را برای سایر کسانی که با نسبت خانوادگی روی صندلی کارگردانی نشستهاند نیز سختتر میکند و بدبینی عمومی را به میزان لیاقت آنان گسترش میدهد.
تیزر فیلم از کانال آپارات «سینماتیکت»