آنا کاتز نویسنده و کارگردان آرژانتینیست که در ششمین فیلم بلند سینماییاش، اثری سیاهوسفید و مینیمال خلق کرده. فیلمی که جهانی متفاوت از آثار پیشین کاتز دارد. وقتی به یاد بیاوریم که این فیلمساز آرژانتینی فیلمش را قبل از آغاز پاندمی کرونا فیلمبرداری کرده، به قدرت ذهنی متمایز او پی میبریم؛ برخورد شهابسنگ به زمین و سمی شدن هوا باعث میشود که مردم جهان نیاز به کلاهی حفاظتی برای تنفس عادی داشته باشند؛ کلاهی که قیمتی گزاف دارد و سبب بروز شکاف اقتصادی عمیقی در جامعهٔ بشری میشود. گویی کاتز پیش از بروز پاندمی کرونا، بروز حادثهای تکاندهنده و شگرف را در زندگی انسان مدرن پیشبینی کرده است.
کاتز فیلمنامهنویسی به شیوهٔ خردهپیرنگ را برمیگزیند و برای روایت، از جریان سیال ذهن بهره میجوید. ساختاری که در آن شخصیت اصلی بر اساس فرآیندهایی که در ادبیات داستانی کلاسیک با آن سروکار داریم تعریف نمیشود. در فیلم کاتز نقطهٔ اوج، گرهافکنی، گرهگشایی یا فرآیند آگاهی و کشف در شخصیت دیده نمیشود. دغدغهٔ کاتز نمایش وجوهی از سرشت و درونیات سباستین در قالب ساختاریست که به سبک سهپردهای مرسوم در فیلمنامهنویسی تعلق ندارد. در این فیلم با وجود تسلسل و توالی زمانی، نشانی از رابطهٔ علت و معلولی در رخدادها دیده نمیشود. با وجود اتکای فیلمنامه به حوادث متوالی و پرشمار در زندگی سباستین، کشکمشهای او درونیست و این عواطف و تفکرات شخصیت اصلیست که قصهٔ فیلم را پیش میبرد. کاتز رویکرد شخصیتمحور را بر رویکرد حادثهمحور ترجیح داده است و در طول فیلم بیشتر با ترکیبی از نماهای دونفره با محوریت مونولوگ شخصیت فرعی برای شخصیت اصلی و نماهای تکنفره شامل لحظههای تنهایی سباستین مواجه هستیم. اتفاقات مهم و اساسی در زندگی سباستین رخ میدهد. حتی کار تا جایی پیش میرود که کاتز جنبهای فانتزی نیز بر قصه میافزاید و با قضیهٔ شهابسنگ و اثرات سمی آن، عملاً چالشها و موانعی بزرگ را سر راه شخصیت اصلی فیلم قرار میدهد که در فیلمی رخدادمحور میتوانست با آبوتاب فراوان به آن پرداخته شود و فیلم به مسیر دیگری برود. اما کاتز بهسرعت از کنار این وقایع میگذرد. نهاینکه مهم نباشند، اتفاقاً بسیار تعیینکننده و سرنوشتساز هستند ولی کاتز معتقد است چرخ روزگار میچرخد، زندگی ادامه دارد و این ادامه و عبور از شادیها و تلخکامیها حتمیست. کاتز برای اینکه تأکیدش را بر این گذرا بودن بیشتر نشان بدهد، زمان فیلم را نیز کوتاهتر از روال مرسوم در سینمای جهان و درامهای مشابه کرده است. گویی با این کار تلنگری نیز بر بیننده وارد میشود؛ هر آنچه هست میگذرد، سریع هم میگذرد.