چهگونه از طریق تصاویر متحرک با دوران حساس بلوغ ارتباط برقرار کنیم؟ سؤالی که مدتیست سینما مطرح میکند و از دههٔ هشتاد تا امروز پررنگتر شده است. یکی از راههایی که سینماتوگرافی برای توصیف این دورهٔ انتقال یافته، دگردیسی (با منشأ آشکار کافکایی) است، یعنی ایجاد تغییری غیرمنتظره بر قهرمانها که آنها را به رویارویی با یک «خودِ» جدید سوق میدهد. پس از تجربهٔ از درون به برون (2015) و روح (2020)، پیکسار به سفر خود در کشف روح انسان با قرمز شدن ادامه میدهد. انیمیشن جدید به کارگردانی دومی شی در واقع احساسات متضادی را که در قلب نوجوانی که قادر به مدیریت فرازونشیبهای معمول این سن نیست، بررسی میکند.
در تورنتو هستیم، جایی که کارگردان بزرگ شده و میلین لی سیزدهسالهٔ معروف به می نیز در آنجا زندگی میکند. میلینِ دوستداشتنی به همراه سه دوست صمیمیاش، اشتیاق افسارگسیختهشان به یک گروه موسیقی پسرانه را به اشتراک میگذارند. با این حال، زندگی او برگرفته از سنتهاست، با مادرش مینگ که دائماً اهمیت فرهنگ اجدادی را به او یادآوری میکند و علایق شخصی دخترش را تأیید نمیکند. رابطهٔ آنها زمانی پیچیدهتر میشود که می در تحولی کامل در دوران بلوغ، یک روز صبح خود را در قالب یک پاندای قرمز بزرگ میبیند! هنگامی که او احساسات قوی، خواه شادی، خشم یا شرم را تجربه میکند، به یک پاندای قرمز تبدیل میشود. این یک هدیه یا یک نقص است که زنان خانوادهٔ او نسلبهنسل به لطف اجداد و نیاکانشان مجبور به استناد به قدرت این حیوان مقدس برای دفاع از خانوادهٔ خود شدهاند.