در گذشته تجاوز جنسی معنای مشخصی داشت. فقط جنبهٔ فیزیکی داشت و تهدید و تطمیع و آزارهای کلامی از مصادیق تجاوز به حساب نمیآمد. سینمای ایران نیز معمولاً با همین نگاه به سراغ این موضوع میرفت که از چند جهت مضمونی طلایی برای سینمای ایران بود. هم برانگیزاننده بود و طیفی از مخاطبان را جلب میکرد و فروش فیلم را بالا میبرد، هم فیلمسازان با نفی تجاوز و دفاع از ناموس، اعتماد خانوادهها و اخلاقگرایان را جلب میکردند.
در فیلمهای روستایی دهۀ 1330 و اوایل دهۀ 1340، معمولاً دختران شکنندۀ روستایی در معرض تجاوز اربابها و اربابزادگان شرور و سفاک قرار میگرفتند. تجاوز در این فیلمها فقط اتفاقی شخصی نبود و معنایی اجتماعی و ضدفئودالی داشت. در عروس دریا (آرمان، 1344) ارباب آبادی (بهروز وثوقی) از ماهیگیران میخواهد به عنوان کارگر مزدور فقط برای او ماهی صید کنند. ماهیگیران به این کار تن نمیدهند و خشم ارباب را برمیانگیزند. یکی از روزها ماهیگیران به دریا میزنند تا ماهی صید کنند. شب فرامیرسد و توفان درمیگیرد و ماهیگیران بازنمیگردند. دختر یکی
از ماهیگیران (فروزان) فانوس به دست میگیرد و به کنار دریا میرود تا برای ماهیگیران گرفتار در توفان علامت بدهد. اما در همین هنگام ارباب هوسران سر میرسد و به دختر تجاوز میکند. این تجاوز به تعبیری تعرض ارباب فئودال به اخلاق و ناموس و مظلومیت روستاییان بود.
آرمان و بهروز وثوقی در عروس دریا