همیشه یک فضاسازی آنجهانی در آثار گیرمو دل تورو دیده میشود. جهان تخیل، جهان پریان، جهان ارواح. این جهان با نام دل تورو پیوند خورده و مخاطب خاص خود را دارد و تمامی فیلمهای او در دل خود از جنگ میگویند. محبوبیت طالعبینی و احضار روح با شروع جنگ جهانی شدت گرفت چون در دوران جنگ، بیثباتی باعث شد مردم حس کنند مهار زندگی را در دست گرفتهاند. پس جهانی که گیرمو دل تورو میسازد نمود چنین تاریخی از زندگی انسان است و هر اثر به شکلی متفاوت با آن روبهرو میشود. در هزارتوی پن جهان پریان با مفهوم ایثار پیوند میخورد و دختربچه که به طور معمول قهرمان فیلم جنگی نیست، با انتخاب مرگ خود به جای برادر، قهرمان میشود. در هزارتوی پن ترکیب دو فضای غیرمعمول با یکدیگر اثر را چنان به بلوغ میرساند که فیلم با تمام عناصر کودکانهاش از آثار کودکانه فرسنگها فاصله میگیرد و نیاز به درک مخاطب بالغ برای فهمیده شدن دارد. همین طور در ستون فقرات شیطان از خلال جهان ارواح به بحث خیانت میرسد. در این فیلم بمبی که دشمن انداخت منفجر نشد و زیانی به بار نیاورد اما شخص خائن جمعیتی را آواره کرد.