چهطور میشود موضوعی تکراری و کلیشهای از مسخرهبازیهای سه شخصیت ناجور را در بلاک باستری دویست یا سیصد میلیون دلاری سر هم کرد و بعد آن را در تلویزیون نشان داد؟ معجونی از ایندیانا جونز به اضافهٔ یازده یار اوشن و همین طور فیلم جیمز کامرون دروغهای حقیقی... با وقایعی مندرآوردی آدمهایی که به دنبال سرقت و دستیابی به سه تخممرغ طلایی کلئوپاترا هستند!
آغاز اخطار قرمز با یک پیشدرآمد به ما میگوید که مارک آنتونی سه قطعه جواهر به شکل تخممرغ را به عنوان هدیهٔ عروسی به کلئوپاترا داده است. پس از مرگ آن دو، تخممرغها ناپدید شده تا این که دوتای آنها در سال 1907 کشف میشود؛ یکی در موزهٔ رُم و دومی در اختیار یک دلال اسلحه به نام سوتو وس است.
یکی از سه شخصیت اصلی ماجرا - که مأمور ویژهٔ افبیآی است - جان هارتلی در تعقیب سارق ماهر و زرنگ آثار هنری نولان بوث است و هر دو میخواهند به آن تخممرغ گمشدهٔ کلئوپاترا دسترسی پیدا کنند. در این بین، نفر سوم - که تحت تعقیب بینالمللی است - سارق جواهرات تاریخی زنی به نام سارا بلک ملقب به بیشاپ تشنهٔ این جواهر است و البته در تمامی مراحل هم همیشه یک قدم از آن دوتای دیگر جلوتر است! بعد هم طی مسیری پرپیچوخم این سه شخصیت ناجور و ناهمگون را به جان هم انداختهاند. رینولدز مثلاً موجودی غیرقابلاعتماد اما زبل و باهوش است. جانسن عامل صحنههای اکشن است - به سبک و روشی آرنولدی - و بانمک وقتی که از گادوت (همان زن عجیب ابرقهرمان مارول) حسابی کتک نوش جان میکند، ابرو بالا میاندازد!