دنداندرد احمد در اتومبیل، در حالی که اخبار رادیو گزارشی دربارهٔ اوضاع اقتصادی و بازرگانی پخش میکند، از همان صحنهٔ نخست پایهٔ محتوایی متن را شکل میدهد و معرفی میکند. درد مزمنی که با نماد پوسیدگی دندان جلوه مییابد و با آوازهگریهای اقتصادی و مالی همراه میشود، رویکرد اثر را دربارهٔ زیرساختهای سازمانی و مدیریتی اقتصاد اعلام میدارد. این درد مزمن تا پایان فیلم برقرار است و حتی وقتی هم که دندان پوسیده کشیده میشود، باز فرصتی برای التیام جراحت دندان باقی نمیماند تا از درد خلاص شود. در میانهٔ داستان هم گاه این درد، با مسکنهایی خوابآور مرهم موقت مییابد که بیش از آن که چارهساز باشد، مشکل به تعویق افتادن کارها را پیش میآورد.
فقط دنداندرد هم نیست که بار نمادین معضل مفاسد اقتصادی را به دوش میکشد. در بسیاری از صحنههای فیلم، از جمله همان سکانس افتتاحیه، فضا بارانی است و این باران بیش از آن که حکایت از شستگی و شادابی کند، مانعی است برای دیدن افق مقابل که در شب تاریک و با برفپاککن خودرو، جلوهای مزاحم برای تماشا به خود گرفته است؛ نوعی تیرگی مضاعف که گویی آن مفاسد زیرساختی و مدیریتی را بیش از پیش پنهان میکند.