طی یک تحقیق اینترنتی کاملا بیربط، به شکل تصادفی به عکس بقایای مخروبهٔ کلبهٔ چوبی فیلم شین برخوردم. دیدن نمای این خانهٔ نیمهویران و متروکِ انباشته از علفها و گلهای وحشی به همراه آن حصار چوبی خاطرهانگیز در میان دشتی سبز و فراخ در پیشزمینهٔ کوههای برفپوش تیتان، نوستالژی عمیقی آمیخته به لذت و حسرت را در دلم برانگیخت تا حدی که با کنجکاوی بیشتر سعی کردم بقایای برخی خانههای مشهور سینما را پیدا کنم و ببینم که آیا خراب شدهاند یا نه و اگر هنوز وجود دارند در چه وضعیتی هستند (اغلب این خانهها خراب شدهاند ولی کلبهٔ چوبی شین همچنان بازدیدکنندگانی معدود و مشتاق دارد ولی نه بهاندازهٔ ویلای زیبای مزرعهٔ تارا در بربادرفته یا خانهٔ ترسناک نورمن بیتس در روانی). دیدن منظر امروزی لوکیشنهای آثار قدیمی و کلاسیک مانند تماشای آلبوم عکسهای قدیمی، یادآور خاطراتی تلخ و شیرین از گذشتههایی است که احتمالا فراموششان کردهایم. این جستجوی کوچک، مقدمهٔ تحقیق مفصلتری شد که موضوع اصلی آن، عکسهای پرخاطره و البته کمتردیدهشده از پشتصحنهٔ فیلمهای مشهور تاریخ سینماست. اولین حسی که با دیدن یک عکس تازه در این زمینه تجربه میکنیم حس نوستالژی و تداعی آن غم شیرین متعاقب درک گذشت سریع زمان است. صرفنظر از حس اندوه و شادی توأم، بسیاری از این عکسها بهشکلی غیرمستقیم حاوی اطلاعاتی چون حالوهوای حاکم بر پشتصحنه، تعداد عوامل، ابعاد واقعی استودیوهای فیلمبرداری، روابط آدمها، کیفیت مصالح ساخت، ماهیت ابزار و تجهیزات فنی، فوت و فن شگردها و حقههای سینمایی، میزان دشواری برداشت یک نما، تغییر تدریجی پشتصحنهها در طول زمان، همخوانی اندازهٔ پشتصحنه با عظمت منعکس در فیلم، ابعاد واقعی دکورها، ماکتها، انفجارها و دهها نکتهٔ ریز و درشت آموزشی دیگر هستند.
تصویر بقایای کلبه چوبی شین (۱۹۵۳) در درهٔ جکسون هول