حتماً میدانید که سرگیجه در نظرخواهی از منتقدان جهان به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما برگزیده شده است. پیش از آن گفته میشد یک «فیلمنوآر» دلهرهآور روانشناختی است. بعضیها هم آن را یک قصهٔ شبحوار و درام جنسیتی و رؤیای نیهیلیستی دانستهاند. فیلم در ابتدای نمایش آن - در 1958 - با عقاید ضدونقیضی مواجه شد با این حال سرانجام از همشهریکین (1942)، به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما، پیش افتاد. اما پنج چیزی که در مورد سرگیجه نمیدانیم، کدامهاست:
1. فیلم برداشتی از رمان پیر بوآلو و توماس نارسِژاک، نویسندگان «شیطانصفتان» است.
آیا هیچوقت از خودتان پرسیدهاید که چرا هیچکاک به جای هانریژرژ کلوزو نخواست شیطانصفتان را بسازد؟ هیچکاک البته کتاب را خوانده بود و با مسئولان مربوط دربارهٔ خرید حقوق آن از بوآلو و نارسِژاک هم صحبت کرده بود اما کلوزو زودتر امتیاز ساخت را به دست آورد. بنابراین هیچکاک نگاه خود را متوجه کارهای دیگر آن دو نویسنده کرد و همین که از میان مردگان منتشر، از مدیران کمپانی پارامونت خواست تا قبل از اینکه رمان به زبان انگلیسی منتشر شود، با نویسندگان آن قرارداد ببندند. پارامونت بلافاصله امتیاز کتاب را گرفت و مکسول آندرسن نمایشنامهنویس (نویسندهٔ کیلارگو) را استخدام کرد تا رمان را به نام تاریکی، من به گوشم به فیلمنامه برگرداند. اما هیچکاک این فیلمنامه را نپسندید و به جای آندرسن، الک کاپل (نویسندهٔ بهشت کاپیتان) را انتخاب کرد. کار کاپل هم مورد توجه هیچکاک قرار نگرفت و او سراغ ساموئل آ. تیلر (سابرینا، آوانتی!) رفت. با این همه در پایان کار قرار شد در عنوانبندی فیلم نام کاپل هم - پس از شکایت او - همراه تیلر نوشته شود.