تهران، اصلیترین محل فیلمبرداری فیلمهای ایرانی، این روزها چنان تغییر کرده که بازشناسی برخی محلههای امروزی در تصاویر تاریخ سینما دشوار است؛ البته اگر محل اصالت داشته باشد و جزو بیابانهای خارج از محدوده نباشد که در سالهای اخیر به تهران الحاق شدهاند. این موضوع شامل شهرهای دیگر هم میشود و بافت بیهویت ساختوسازهای جدید سراسر کشور را فراگرفته است. محدود شدن شغلهای درآمدزا به ساختوساز خانههای قدیمی و تبدیل خانهها و باغها به آپارتمانهای بسازبندازی که هیچ الگوی ثابتی هم ندارند، هویت شهرها را بیش از پیش مخدوش کرده و رابطهٔ عاطفی شهروند با محل زندگیاش را دستخوش تغییر.
از آنجا که همهٔ پایتختهای جهان پذیرای مهاجران شهرهای مختلف هستند و امروز شعار «تهران، شهری برای همه» روی هر کارگاه ساختمانی نوید امکان حضور کل کشور در پایتخت را میدهد و از گوشه و کنار خبرهای تخریب بافتهای تاریخی به بهانههای مختلف جهان مجازی را درنوردیده، شاید بد نباشد ببینیم ساختمانهای قجری که بخش اعظم آنها امروز ناپدید شدهاند در سینمای ایران چه کارکردی داشتهاند تا شاید فیلمسازان امروز هم جرأت کنند از فیلمسازی آپارتمانی فاصله بگیرند و توجهی به بافتهای اصیل شهر در درام فیلمهایشان داشته باشند تا حداقل پژوهشگران در آینده بتوانند وجوه هویت شهری و محلی این دوران را در فیلمهای آنها پیدا کنند.