تفکر سنتی در جامعهٔ مردسالار چنان رخنه کرده که در بسیاری از مناطق به عنوان عرف رسمی پذیرفته میشود و گاهی حرکت در جهت خلافش تخطی از حتی شرع محسوب میشود. در بسیاری از موارد این تفکری نیست که صرفاً از سوی مردان تحمیل شود، خیلی از زنان جامعه با این تفکر خو گرفتهاند و رفتاری خلاف این برایشان تصورناپذیر است. در سبک زندگی سنتی، مادرانی را میبینیم که گذشت و فداکاری اغراقشده را فضیلت میدانند و گویی هر چه گذشت بیشتر باشد جایگاهشان نیز رفیعتر است. نمود این تفکر در آثار ابتدایی سینمای ایران، با تصویرهای بسیاری از رنج و گریه و انفعال زنان، بهویژه در جایگاه مادر، به یاد آورده میشود. اما از میانههای دههٔ 1370 با تغییر وضعیت زنان در اجتماع و با آگاهی از این امر که میشود هم همسر و مادر بود و هم مقتدر و مستقل زندگی کرد، سبک زندگی و نوع حضور زنان در جامعه تغییر پیدا کرد و بازتاب این تغییر را در فیلمهای آن دوران نیز شاهد بودیم. از جایی به بعد فضیلت مادرانگی فقط در این نبود که مادری زندگی خود را وقف فرزندانش کند. زنان و مادران نهتنها مورد سرکوب واقع نمیشدند بلکه اقتدار و کارآمدیشان سبب ارتقای کیفیت زندگی و تربیت بهتر فرزندان میشد. درست است که این تغییر و تحول در دیدگاه تمام اقوام ایرانی نمود پیدا نکرد اما نمایش آن در آثار سینمایی میتوانست تأثیرگذار باشد و دیدگاه جدیدی را برای یک سبک زندگی بهتر ارائه بدهد.