مصطفی جلالی‌فخر

بیرونِ پنجره باد است

آدم‌ها، رابطه‌ها و قصه‌ها

2 اسفند 1400

پیش‌تر هم چند جا نوشته‌ام که چه حس و رابطه‌ای با جشنوارهٔ فیلم فجر در سال‌های قبل داشته‌ام. با نگاهی آیینی به این قرار ده‌روزه که هر جور شده، دور از تمام روزمرگی‌ها، فقط فیلم ببینم و با آدم‌ها و رابطه‌ها و قصه‌ها محشور شوم. هنوز یادم نرفته که گاه روزی شش‌هفت فیلم می‌دیدم و با چشم‌های ورم‌کرده به خانه برمی‌گشتم. حتی حاضر بودیم تا دوازده شب منتظر بمانیم تا فیلمی جدید از آخرین پیچ‌وخم‌های فنی عبور کند و تا دو بامداد یک شب بارانی تماشایش کنیم. در مخیله‌ام نمی‌گنجید که روزگاری به امسال برسم که جشنواره از صدر اولویت کارهایم سقوط کند. چرا؟ ده روز است در جست‌وجوی این چرا هستم؟ آیا بقیه هم همین‌طورند؟ و هر کس حتماً علت‌های متفاوتی دارد. شاید چون فیلم‌ها وسوسه‌برانگیز نبودند. اما خودم نوشته بودم نباید دچار وسوسهٔ پیشاپیش نام‌ها شد و چه‌بسا گم‌نامانی که در سال‌های قبل شگفت‌انگیز شدند! هرچند حالا که جشنواره گذشته و هیچ تازه‌واردی نتوانست غافل‌گیرمان کند، آن‌ها که از قبل بر طبل یأس می‌کوبیدند، با چهره‌هایی شبیه پیش‌گویان، با چشمانی تنگ و نیشخندی تلخ به ما می‌نگرند. آیا سن‌وسال آدم که بیش‌تر می‌شود، شور و هیجان احساسی‌اش در مورد علایق جانبی‌اش کم می‌شود؟ و اگر شغلت سینما و مطبوعات نباشد، توجیهات منطقی باعث به سایه رفتن سینما می‌شود؟ مثل امسال که با هیچ دلیلی نتوانستم خودم را قانع کنم که برای ده روز فیلم دیدن، مطب و کلینیک و بیمارستان را تعطیل کنم. و احیاناً اگر چنین خطایی را مرتکب شده بودم و در ازایش این فیلم‌ها را دیده بودم، احتمالاً بابت تحمل خسران مضاعف باید تا مدت‌ها قرص ضدافسردگی می‌خوردم! یا به دلیل بی‌حوصلگی مزمنی که فراگیر شده؟ یا به خاطر کرونای سمج و بدقلق؟ یا به دلیل کلی‌تری مثلاً افت سینمای ایران؟ و احتمالات دیگری که مطرح است و به دلیل امکان سوءبرداشت، بهتر است ناگفته بماند.

ادامه مطلب در ماهنامه
0 0 votes
Article Rating
Subscribe
Notify of
guest
0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments
© ۱۴۰۰ فیلم امروز
ماهنامه سینمایی فیلم امروز با اتکا به پشتوانه ای ۴۰ ساله، همراه با آغاز قرن جدید شروع به کار کرد.