«جعبهٔ کادو را باز کرده ... یادداشتِ روی کاغذ صورتیرنگ را در دستانش مچاله میکند... دستانش میلرزند... با استرس یادداشت را دوباره باز میکند... میخواند: از طرف کسی که نگران توست! به تپانچه خیره میشود...» (سگکشی، 1378).
حرکات سادهای از قبیل لرزش دست، پا به زمین کوبیدن یا خاراندن بینی معنی خاصی دارند؟ مثلاً نحوهٔ ایستادن دو نفر روبهروی هم شاید پیشپاافتادهترین اتفاق یک سکانس باشد ولی این که آنها در چه جهتی یا روی پاشنهٔ کدام پا ایستادهاند دقایق بعدی ارتباط آنها را پیشگویی میکند. کارگردانهای چیرهدست از نکتهها و اشارههای کوچکی از این دست استفاده میکنند تا معنی خاصی را به مخاطب کنجکاو برسانند. ممکن است حرکتی بهظاهر ناخودآگاه مانند لرزش دست باشد، یا قاب عکسی باشد نشاندهندهٔ شخصیت منفی داستان در گوشهٔ کادر که نکتهای را غیرمستقیم در ناخودآگاه بیننده ثبت میکند.
بهرام بیضایی از آن دسته کارگردانانی است که بازی متفاوتی از بازیگرانش میخواهد. او نهتنها به متن فیلمنامه اهمیت میدهد بلکه به زبان بدنشان نیز حساس است. همان طور که در پشتصحنهٔ فیلمهایش ثبت شده، از بازیگر میخواهد که حرکاتش را در لایهٔ عمیقتری از معنا به نام زبان بدن جاری سازد.