سرانجام انتظارها به سر رسید و دکستر، «این قاتل دوستداشتنی و خونسرد»، پاییز امسال برگشت تا خون تازهای بریزد! هشت فصل قبلی از سال 2006 تا 2013 در شبکهٔ شوتایم پخش شد اما در کمال تعجب، این فصل عنوان نهم را نداشت بلکه مجموعهٔ مستقلی بود؛ و بهراستی این وقفهٔ دهساله لازم بود تا دکستر از نو زاده شود و دلخوری و کدورت خاطر بینندگان بابت پایان بد و انتقادبرانگیز این سریال در رودخانهٔ زمان شسته شود. در آن زمان بیشتر بینندگان انتظار رستگاری دکستر را در پایان داشتند؛ کسی که خونها ریخته بود (البته خون گناهکاران) و دشنه بر سینهها فرو کرده بود و با این حال به لطف ساختوساز بینظیر سریال، همدلی بیچونوچرای بینندگان را در پشت خود داشت. ولی پایانبندی دکستر در فصل هشتم، آبِ سردی بر این انتظارات بود و نشانی از رستگاری نداشت. در نماهای مبهم پایانی، او را دیدیم که به چوببری در جنگل مشغول است. سپس با قدمهایی آهسته و با چهرهای فرسوده، به یک کلبهٔ سرد و کوچک جنگلی (زمهریر مجسم) میرود و بهتنهایی در پشت میزی آن وسط مینشیند و سر بلند میکند و مستقیم به دوربین چشم میدوزد... این پایان خشم بینندگان را به دنبال داشت، چون مشیت الهی یا دست تقدیر باعث شده بود دکستر مانند بچهٔ بدی باشد که باید به اتاق برود و در تنهایی به کارهایش فکر کند!