کیومرث پوراحمد

ای کاش می‌دانستم

«خدای سفید» شبیه فیلم دیگری نیست

25 آذر 1400

زیر موسیقی آرام، تصاویری از خیابان‌های بوداپست است در روز روشن که پرنده پر نمی‌زند. شهر قرنطینه است. در این برهوت خالی و خلوت دختربچه‌ای سیزده‌ساله با دوچرخه‌اش آرام از این بزرگراه به آن خیابان و از آن خیابان به خیابانی دیگر می‌رود. ناگهان از پشت سرش 274 سگ از خم خیابان ظاهر می‌شوند و لحن موسیقی هراس‌انگیز می‌شود. دخترک رو برمی‌گرداند و با خون‌سردی به سگ‌ها نگاه می‌کند. هنوز سگ‌ها به دخترک نرسیده‌اند که این صحنه به صحنۀ بعد پیوند می‌خورد. صحنه‌ای از فیلم‌های خانوادگی که دخترک با سگش بازی می‌کند. شخصیت‌های اصلی فیلم همین‌ها هستند. لی‌لی دخترک سیزده‌ساله و 274 سگ تربیت‌شده که نقش سگ‌های وحشی را بازی می‌کنند.

لی‌لی با مادرش و سگش هاگن زندگی می‌کند. حالا سفری چندماهه برای مادر پیش آمده و لی‌لی مجبور است در غیاب مادر با پدرش زندگی کند. اولین مشکل در بدو ورود دختر به خانۀ پدر بروز می‌کند. زن همسایه به آن‌ها گوشزد می‌کند که سگ از نژاد خالص نیست و طبق قانون نمی‌توانند در خانه نگهش دارند. (انگار توی مجارستان تبعیض نژدای دربارۀ سگ‌ها هم اعمال می‌شود!)

شب، هنگام خواب پدر تخت یک‌نفرۀ کشویی‌اش را به دونفره تبدیل می‌کند. پدر که میانۀ خوبی با حیوان ندارد اجازه نمی‌دهد هاگن کنار لی‌لی بخوابد. دختر سگ را توی حمام می‌گذارد و می‌خوابد اما حیوان زوزه می‌کشد.

ادامه مطلب در ماهنامه
0 0 votes
Article Rating
Subscribe
Notify of
guest
0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments
© ۱۴۰۰ فیلم امروز
ماهنامه سینمایی فیلم امروز با اتکا به پشتوانه ای ۴۰ ساله، همراه با آغاز قرن جدید شروع به کار کرد.