جلال پیشواییان با قیصرِ کیمیایی به عنوان یکی از مطرحترین چهرههای منفی سینمای ایران شناخته میشود. در این فیلم به خواهر قیصر تجاوز میکند و برادر قیصر، فرمان، را نیز به کمک دو برادر دیگر خود میکشد. قیصر به قصد انتقامجویی پاشنه ورمیکشد و یکی از برادران، حسن شاهین، را در حمام و برادر دیگر، غلامرضا سرکوب، را در کشتارگاه میکشد. آن گاه به سراغ جلال میرود و او را در ایستگاه متروک قطار هلاک میکند و بازی را به پایان میرساند. با قیصر تقریباً تمام عوامل فیلم به شهرتی بیبدیل میرسند و جلال نیز به یکی از شمایلهای شرارت و خشونتورزی بدل میشود. چهرۀ مردانه و خشن و اندام درشت و بازی چابک جلال نیز کمک میکرد که تماشاگر او را در چنین نقشهایی بپذیرد و باور کند.
جلال در بیشتر فیلمهای مسعود کیمیایی مانند رضاموتوری، بلوچ و خاک، و طیف قابلتوجهی از فیلمهای جریان موج نو مثل صادقکرده (ناصر تقوایی)، طوقی (علی حاتمی)، دشنه و کندو (هر دو فریدون گله) صبح روز چهارم (کامران شیردل)، و تعداد زیادی از فیلمهای متعارف مانند تهمت، حسینآژدان، شکستناپذیر، کنیز، تعقیب تا جهنم و... تقریباً همین تیپ را تکرار میکند. آدم میکشد و تجاوز میکند و با قاچاق و دزدی و زورگیری و اعمال نامشروع روزگار میگذراند. در واقع شر مطلق است و همواره از کلیشههای مشابهی برای ایفای نقش استفاده میکند. در واقع هرگز نمیتواند، یا نقش به او فرصت نمیدهد که از تکرار و کلیشهسازی بپرهیزد و تیپهای مسطح را به شخصیتی ملموس و منفرد بدل کند.